دل نوشته
من از قلب آسیا، افغانستان
|
|
نبض هستي لرزه بر رگهاي كوهِ نور زد
هم نبوت را به دست آورد و هم ختم الرسل
حسرت ديده بي تاب تو بيمارم كرد آن نگاه نگرانت دل تبدار مرا خرابش كرد بي جهت نيست كه مست رخ زيباي توام لب گلگون تو در دشت خزان آبم كرد مستي ام جام نگاهي ز افق هاي تو بود آه آن صورت مهتاب تو در خوابم كرد شهر را از تب بيماري من جايي نيست راه گم كرده به دنبال تو آواره و ويرانم كرد اشكم از ديده به گرماي نفسهاي تو بود جام اندوه تو مرا همره و همراهم كرد
|
قالب های نازترین جوک و اس ام اس زیباترین سایت ایرانی جدید ترین سایت عکس نازترین عکسهای ایرانی بهترین سرویس وبلاگ دهی وبلاگ دهی LoxBlog.Com |